فلسفه معماری

شعر و ادبیات در معماری

شعر و ادبیات در معماری

شعر و ادبیات در معماری
ایده “پذیرفتنی باورپذیر” بیش از “ممکن باور نکردنی” در معماری کارآیی دارد، همچنین بیانگر آن است که ادبیات و معماری به “پذیرندگی” شنوندگان _مردمی که اثر برای ایشان خلق شده است_ شدیدا وابسته اند.

برخی از بهترین توصیفات فضاهای شهری، آن هایی هستند که هنری میلر درباره پاریس نوشته است. اگر پاریس هیچ گاه ساخته نشده بود، شاید یک طراح شهری زبده می توانست با اتکا به توصیفات میلر، آن را بسازد. چارلز دیکنز نیز اثری مشابه را برای لندن عصر انقلاب صنعتی نوشته است. برای درک حال و هوای آمریکای چند دهه اخیر  _که جامعه ای چند فرهنگی و پیچیده است _ می توان به نوشته های ریچارد براتیگان مراجعه کرد.

بی شک نویسندگان منابع الهام بخش خوبی در بسیاری از جنبه های زندگی هستند. به رغم آنکه بسیاری از ایشان تلاش می کنند تا زندگی شخصی شان را از دیده ها پنهان سازند و سعی می کنند دیگران را به این باور سوق دهند که وضعیت های توصیف شده در آثار ایشان ساختگی و مجازی است، اما واقعیت این است که در بهترین حالت، آن ها زندگی را آن گونه که خود دیده و تجربه کرده اند، بیان می کنند.

رالف والدو امرسون از اولین کسانی است که از طریق مقالات خود در باب شعر و ادبیات به تاثیرات دوسویه آن ها و نیاز انسانی به بیان خلاقه و انگیزه بخشی قوه خیال اشاره کرده است. مارگارت مک دونالد نیز در مقاله مشهور خود با عنوان “زبان افسانه” بر این دیدگاه ها درباره تاثیرات آموزشی و مثبت شعر و ادبیات صحه نهاده است. مک دونالد برای این رویکرد که آثار ادبی باید بن مایه “پذیرفتنی باورپذیر” را در خود داشته باشند، شواهد جدیدی ارائه داده است که چیزی برخلاف موجودیت خارج از زمینه واقعی مکان و مردمی است که آن را به وجود آورده اند.

ایده “پذیرفتنی باورپذیر” بیش از “ممکن باور نکردنی” در معماری کارآیی دارد، همچنین بیانگر آن است که ادبیات و معماری به “پذیرندگی” شنوندگان _مردمی که اثر برای ایشان خلق شده است_ شدیدا وابسته اند. بدون وجود مخاطبان “پذیرنده”، شعر و ادبیات وجود نخواهد داشت.

دکوراسیون داخلی در شیراز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانه